مادرانه

عشقی بدون توقع

مادرانه

عشقی بدون توقع

روزمره

مهمونهامون رفتن البته یک هفته ای میشه رفتن ولی من خیلی کار داشتم کل هفته رو

این ماه تموما برانامه های اینترنشنال توی مدارس هست مدام نمایشگاه دارن و غذا و 

فیلم و ...خلاصه در مورزد کشورها و مردم مختلف دنیا حرف میزنن

میشا جمعه اینترنشنال دی داره اون روز باید لباس خاصی از کشورش بپوشه و چون لباس

ایرانی خاص نیست من هر سال براش یه لباس محلی میپوشم تا الان لباس شیرازی و یه سه تیکه

شلیته و شلوار و جلیقه رو براش پوشیدم امسال هم لباس کردی براش میپوشم که خانم

برادرم براش خریدن حالا از الان میگه کلاهش رو نمیپوشم ببینم تا جمعه چی میشه

اهورا خدا رو شکر داره خوب با درساش پیش میره و با ورزش هم خیلی خوب  داره

جلو میره انشاله که همیشه سلامت باشه پسرکم

اینجا بالاخره بهار شد بسیار هم زیبا شده همه جا سبز و زرد و سفید شده پر از گل

کاش همیشه بهار بود و تابستون!

مهمونهام هم خدا رو شکر بهشون خوش گذشت خیلی هم غذای کره ای رو دوست داشتن

در کل همه چی خوب بود

خدا رو شکر برا همه نعمتهاش