مادرانه

عشقی بدون توقع

مادرانه

عشقی بدون توقع

دخترک دبستانی من

چند روز دیگه اینترویو داره دخترکمان ! چه حرفا ! اخه این فسقل خودش چیه مصاحبه اش چی باشه

ثبت نامش انجام شد و انشاله از شروع سال تحصیلی جدید میره مدرسه اهورا ....کلاس اول

دو تا دندون جلوییش افتادن نه اینکه به همین سادگی نهههه هفته قبل یکی از اون دوتای جلویی لق

شده بود اینم همش باهاش ور میرفت هنوز به روز چهارم پنجم نرسیده بود که میره کلاس یوگا اونجا 

یکی از دوستاش با کله میره تو دهن و چونه میشا البته که کاملا تصادفی و اتفاقی وگرنه از این مدل بازیا

ندارن تو مدرسه

به مبارکی و میمنت هر دو تا دندون جلو اویزون شدن و خون و خونریزی.... دیگه از مدرسه زنگ زدن که بیا

این داره غش میکنه از گریه رفتم و اوردمش خونه و تا شب درگیر این دو تا اویزونی بودیم تا رضایت داد

و با دست خودش کندشون....بلافاصله هم یادش رفت اونهمه گریه رو شروع کرد به خندیدن و عکس

گرفتن از خودش بعد هم دندونا رو گذاشت زیر بالشش که توث فری tooth fairy براش هدیه بیاره

صبح هم با خوشحالی پا شد و مثل برق و باد رفت زیر بالشش رو چک کرد و هدیه اش رو برداشت

این هم روز و شب دندونی و خونبار ما

اهورا مشغول بسکتبال هست شدید قبلا همیشه به اینکه اخر هفته برنامه ای داشته باشه

اعتراض میکرد چون میخواست بازی کنه الان خودش رفته کلاس شنبه رو هم پیدا کرده و 

دو روز شد بسکتبالش

معلم اسپانیاییش داره بازی درمیاره و هر دو هفته یکبار میاد اصلا خوب نیست باید یه فکری

بکنم براش

عید نزدیکه انشاله که سال نو پر از خوبی و خوشی و عشق و سلامتی برا همه باشه

مهمونامون هفته دیگه میان انشاله

خدا رو شکر برا همه چی